السلام علیک یا صاحب الزمان
27 بهمن 1394 توسط سفیران نور
صبحی دیگر رسید و من در انتظار تو چشم می گشایم و دلم لبریز است از دیدن خورشید جانم تا جان ببخشد و ذوب کند یخ های کسالت و اندوه را تو با چشمانت زندگی و شادی را برایم به ارمغان می آوری ساده می آیی و پرشکوه و چه میدانی از غوغا و بلوایی که به پا می کنی در درونم. چشانم سخت تو را می جویند ای جاری زلال. ای تابیده بر دلت مهر. و من باز هم از دستانت شکوفه مهربانی می چینم امروز.
اللهم عجل لولیک الفرج